تعبیر شد
تعبیر شد
شب خواب دیده بودم
خواب دست دیده بودم
محتلم بودم
بی خجالت از قرآن
بی خجالت از مامان
غروبی که دیروز طلوع کرده بود
قبل از شب پایان می یابد
ما احمقها
بیخود
بیجهت
احمقانه
نه ما نه اینجور نیست
ما چیزی
گفته بود
می دانستیم
برای همین هم
امیدوار می گفتیم
کار دنیا دست ما نبود
غروبهای بی مصب
از استوای جهانیان طلوع کرده بودند
اینک دروغ گفتن
خیانتی لذیذ است
شاعران جهان
متحد شوید
[+] --------------------------------- 
[0]