درخشانتر از
باش
مثل ستاره توی شب
یا شب توی ایوان خانه ای تنها
همینطور خسته
همینطور وحشتزده
تنها و
کوچک
نگاه کن که دستهای من
چطور
مثل عقرب از تنت می رود بالا
تو به حریم سلاطین مرده پا گذاشتی
عقربها
از تو
انتقام می گیرند
و این صدای مومیایی تنهاست
که آرام
می پیچد
"شجاع باش ستاره
شب با تو کاری ندارد
او فقط تنهاست
تنهایی او را زشت کرده است
پیشش بمان
هزارسال دیگر
زیبا خواهد شد"
[+] --------------------------------- 
[0]