لحظاتی توی زندگی آدم هست که آدم فکر می کند دیگر نمی تواند بهتر از اینکه هست باشد این لحظات معنیش خوب بودن آدم نیست معنیش به نهایت رسیدن آدم است. این درست لحظه ایست که خدا می بیند اطراف یکی از نقطه های آن پایین سیاه شده و آرام روی آدم کلیک می کند و بعد یک گرداب خیلی بزرگ آدم را می بارد توی غبار سرخ تا کی را خدا می داند. این غبار سرخ باعث می شود تا آدم همه چیز یادش برود و باز کار کند و سعی کند که قهرمان باشد...
[+] --------------------------------- 
[0]