هیچ وقت هیچ وقت باور کنید هیچ وقت از اینکه این چرت و پرتهایی که اینجا درباره مسخره بودن زندگی و غیرممکن بودن زیبایی و زشتی ذاتی مردها مینویسم درست از آب درآمده باشد دیوانه نشده بودم. قهرمان یکی از داستانهای بوکفسکی یک جایی میگوید فاجعه ها از نزدیک فاجعه اند ولی از دور فقط می آیند روی تیتر خبرها. این بار فاجعه نزدیک بود و آدم تازه میفهمد ما آدمها حتی اگر به طرز مزخرف و تهوع آوری چلچله باشیم هم مثل همه انسانها از فاجعه های نزدیک به وحشت می افتیم. این اتفاقی که فکر میکنیم همه که افتاده یعنی من و احسان (+) و علیرضا احساس میکنیم که افتاده دیدن یک فاجعه از خیلی نزدیک است خودم هم باورم نمیشد که حرفهایی که میزدم وقتی درست در می آید افقدر ترسناک است. خدا کند اشتباه کرده باشیم خدا کند خل شده باشیم خدا کند...
خدا آخر چرا همش از این کارهای مسخره میکند؟
[+] --------------------------------- 
[0]