و من در تلاطم گفتن شعر تازه ای بودم
که شاشم گرفت
و شاش بند شدم همزمان
و فکر کردم
این زمان شاش بندی
فرصت مناسبی براس شعر گفتن من است
درباره گیسوان تازه ات
بلند بود
بلند بود
دانه دانه شان بلند بود
تا به شانه ات
طول میکشید
گفتنش که باز
گفتنش که چین چین
گفتنش که بو
گفتنش که آه
پیش از آنکه من
شاش بند من تمام شد
[+] --------------------------------- 
[0]