به علی و پیمان برنخورد ولی من از این مکانیکها دست و پا چلفتی تر ندیده ام. یک هفته است میخواهند یک دانه پمپ وصل کنند. یک دفعه لوله هست فلنج نیست یک دفعه شیر ندارند. یک دفعه همه چیز حاضر است مهندس گم شده. فکر کنم این پروژه تا بینهایت سال دیگر طول میکشد. احتمالا من هم همینجا توی ساوه زن میگیرم. زیاد هم بد نیستند. آنقدرها که بچه ها میگفتند. من یکی دوتاشان که منشی های کارخانه اند را یک نگاهی کردم اصلا بد نبود.
[+] --------------------------------- 
[0]