پریروز همینطور بیخودی توی حیات دراز کشیدم نگاه کردم به آسمان که تقریبا بنفش بود و ابرهای خاکستری داشت احساس کردم توی چشمهای یک آدم خیلی بزرگ دارم نگاه میکنم که او هم مثل من خیلی غمگین است و هر دو هم داریم همدیگر را با نگاههایمان ملامت میکنیم. نمیدانم چرا توی آسمان غروب که نگاه میکنم اشک توی چشمایم جمع میشود...
[+] --------------------------------- 
[0]