Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
من یک شباهت عجیبی دیدم بین مراسم بیست و یک رمضان که در مدرسه میرفتیم و تریپ به قول فرزامی music مهمانی دیشب. مهم ترین عامل شباهت شاید این بود که تاریکی باعث میشد ترس آدمها از دیده شدن بریزد. میشد توری آبی لباس یکی یا شانه های لاغر برهنه یکی دیگر را عمیقا نگاه کرد و میشد به هر جا که میخواستی پرید یا فحش آبدار داد. دیگرش این بود که آنچه میگفت هیچ تاثیری در آن کاری که مردم میکردند نداشت. شعر در مرتبه آخر بود مساله مهم ریتم بود توی آن مراسم هم همین بود و نکته مهمتر این بود که اینجا هم همه کاری را میکردند که از پنج سالگی انجام داده بودند و حرکات ناشیانه من به شدت ضایع بود. دوست دارم این کار را باز هم انجام بدهم. تن های عرق کرده زنها توی این شب یک بویی مثل بوی اتاق خواب مادر آدم را زنده میکند...

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM