و مردی که بر کوه فریاد میزند، فریاد زد
"آزادی"
و کوه باد را در آغوش گرفت، گفت
"آزادی"
و باد با درختها خوابید و شب همان آن که گیسوانش را نوازش میکرد نجوا کرد
"آزادی"
و درخت سبز شد و پرنده ها در آن ماوا گرفتند و درختان به پرنده ها گفتند
"آزادی"
"آزادی"
"آزادی"
صدای پرنده ها در کوه پر شد
صدای کوهها در باد
و صدای باد بر درخت
و درخت در پرندگان
اما
مردی که بر کوه فریاد میزند
مرده بود.
چه فایده دارد اگر آزادی بیاید همه جلادها را دار بزنند ولی گنجی مرده باشد. کله خر اینها انصاف ندارند. بدون تو دنیا تنها تر است. سیاهی سخت تر. دست از لجاجت بردار.
[+] --------------------------------- 
[0]