میگویند من آدم خوش اقبالی هستم. چند وقت پیش یادم می آید رئیس بسیج دانشگاه می گفت که توی خواب ائمه سفارشم را بشش کرده اند. الله وکیلی درد زیاد دارم خیلی مریضم و از اتفاقات عادی خیلی دردم میگیرد. ولی توی زندگیم چه الا بختکی که رفتم علامه حلی بین بچه هایی که اکثرشان از من سر بودند. چه اینکه واقعا شانسی قبول شدم دانشگاه و چه سر کار. هر وقت که واقعا دلم میگیرد. یک اتفاق خوبی می افتد. هر وقت زیاد دردم میگیرد یک باند سفیدی یک یخ صورتی آن دم دستها پیدا میشود که بگذارم روش...
فکر میکنم که این مساله چیز خوبی است و فکر میکنم در راستای همان قانون "صفر بودن انتگرالهای بسته" است.
[+] --------------------------------- 
[0]