صبر نمیکنم باد بیاید
صبر نمیکنم باران ببارد
یا ابر
صبر میکنم
این برگها هم
همین چند دانه ها هم
کنده میشوند
برهنه میشوند
روی آب عکس پروانه میتراشم
جوری که هیچ معنی رفتن نمیدهد
بازها
سربازها
گول میخورند زود
محو پروانه میشوند
محو باد و باران و برگهای ریخته
در میروم
از گوشه پرده
سر میروم
در جاده هایی که توی فیلم نیست
- وقت زیاد هست
درباره تو فکر میکنم -
وقتی که رفته باشم
توی جاده پروانه هم زیاد هست
میزها یادگار بمانند
این مداد لعنتی
پیچ ها پریزها یادگار بمانند ...
[+] --------------------------------- 
[0]