دوس ندارم بگم اینو ولی میگم ...
از برنامه مهوع زلزله مرده نجات دهی حالم به هم میخوره نه اینکه معتقد باشم که آدم زیر آوارو باس زیر آوار گذاشت بمونه نه ولی نمیدونم چرا وقتی مجریای ژندره پندره میان پشت دوربین اشک میریزن انم میگیره (ببخشین دلم میگیره) یا از قرار ولباگی برا زلزله جمع کنی، دست خودم که نیست حالم بد میشه . از محمد الاغ هم که پا شده رفته کرمون از راننده های بیشرف تاکسی که مدام میگن دل آدم کباب میشه از عکسای CNN یا BBC از همه چی دلم آشوب میشه از تیم دویست نفری مینه سوتا یا فلان نفری ایتالیایی ها ، از این کاسه های گدایی یا که هر جا می بینی پهنه لطفا به زلزله زده ها کمک کنین ، یا از این پهلوونای مفنگی و قرتیای فوتبالیست که کون هم میذارن سر یه توپ ناقابل و حالا قراره تختی باشن ...
من دوس ندارم ...
من اینو که آدما غیر اونی باشن که واقعا هسن حالم بد میشه ...
من به محبت کردن حساسیت دارم ...
مامانی مامانی بیا من میخوام برگردم همونجا که بودم ...
[+] --------------------------------- 
[0]