راجع به اين پسرک عبدالرضايي ...
راستش بدم نمي اومد جايزه رو بگيره ، من في البداهه اشو خونده بودم خيلي بهتر از بقيه نبود خوب ولي زورشو زده بود آدم بي استعداديم نيست ...
رسمه به خاطر سن و سالمم که شده سمت اون باشم ...
منتها با گهي که اين هفته اي مدام همه رو کشيده يه جورايي ياد مسخره بازياي اين هنر پيشه هاي هاليوود افتادم . که تا تقي به توقشون ميخوره برا اينکه يه اسمي در کنن ميان تو ايوون خونه اشون لخت ميشن که يعني ما اينيم . يه جورايي بهش مشکوکم خوشم نمياد کسي بخواد تيز بازي الکي در بياره خودشو بيخود بگيره ...
اينکه آدم اخلاقش گه مرغي باشه به هر حال جزو طبيعت شاعريه ولي تيز بازي برا اينکه جايزه بگيري منتم بذاري يه حرف ديگه است .
رک و راست آدم که نميشه بره بگه من خيلي کارم درست حالم از همه اتون به هم ، بعدم جايزه رم بدين من ، يعني ميشه ولي گنده تر از اين حرفا باشه بايد آدم ...
کارنامه اي ها هم که گه زدند با آن جايزه دادنشان اين يارو مويد ديگه کي بود ؟
بابا حيثيت شاعر جماعتو اين برادر لاريجاني برده کافي نيست يه حاليم شما دادين ؟
دست از سر هم بردارين ديگه ...
[+] --------------------------------- 
[0]