آفتوبوس،... به قول ايرانيان «اوتوبوس» ...
شايد کسی از بچه های «اهارون» بار اول قدم را به خاک مقدس ايران گذاشت. اما اکثريت مراتب پنجم است که از هوای اين سرزمين نفس می کشند. آقای کاوه ما را با تبسم پيشواز گرفت. داخل آفتوبوس شديم. اهل تئاتر «اهارون» از تهران به به سوی اهواز رهسپار گشت.
صدای کسی بلند شد که می گفت «ايران کلا ديگر شده است. مردمش تغيير يافته است. حالا از مردم تاجيکستان فرق نمی کنند. اما مراتب اول و بار دوم و سوم که می آمديم بيگانه تر بودند.» نه، گفتم در دل، تو خودت تغيير يافته ای، سالار شده ای. جهانديده شده ای. اکنون چشمانت را گشاده ای، وگرنه مردم همان است که بود.
سياستها ديگر می شوند. سياستمداران عوض می شوند، مردم همان می ماند. با دردهای خودش، با گرفتاری های خودش. فرزندانش را تعليم بايد بدهد، غذا بدهد، لباس بپوشاند. دهقانان بايد دانه کارند، حاصل را جمعاوری بکنند. شعرا و علما بايد بنويسند، پژوهش کنند. پزشکان درمانگر باشند. مرد کارگر بايد دنيا را بسازد، آباد کند، همين.
به نقل از قربان صابر هنرمند تاجِک
[+] --------------------------------- 
[0]