به حسن گفت مادرش روزي
حسني اگه خواسي بري / از سر کوچه نون بگيري
يا که بري يواشکي / پنير وصابون بگيري
نکنه که بي هوا بري / سگا رو آسون بگيري
سگ تو کوچه فراوونه / پاچه اتو دندون ميگيره چيتش متري يه قرونه
حسني يه وختي خر نشي / از مملي بدتر نشي
سر نذاري به کوچه ها / گوش نکني به بچه ها
سرت رو بيرون نکني / خونه رو ويرون نکني
بابات بياد هيکليه / برا خودش يک يل ايه
سگ کي باشه ؟ / سگ نباشه / تو تن بابات رگ نباشه
ميزنه و ميتارونه / بابات گرگ بيابونه
بابات درسده رفته / درسده خيلي وخته
درسده دس رو دس بود / اکثر وقتا مس بود
قد خدا جنم داشت / اگه يه خورده کم داشت
بابات دسش طلا بود / برا خودش خدا بود
اينجا که نون کم اومد / دخل دکون در اومد
زدش به راي بندر / به راي هر چي بدتر
گفته که بر ميگرده / قربون هر چي مرده
درسده گريه کرديم / بارونو بهونه کرديم
درسده سخ گذشته / يه خورده تلخ گذشته
درسته خسته موندم / دل شيکسته موندم
سر نماز که ميشه / دعا دارم هميشه
بابات که بر بگرده / بي حرف پيش بي پرده
داريه و ساز مياره / چادر نماز مياره
بابات هنو جوونه / گفتم که خوب ميخونه
مي ريم دم غروبي / ميريم يه جاي خوبي
وقفي بابات باهاته / رو چش محله جاته
همه سگارو بسن / يا که سگا نشسن ...
تق و تق و تق صداشو / صداي کفش پاشو
حسنيه يا باباشه همش تو کوچه جاشه ؟
حسني بزرگه مرده / هي ميگه هي ميخنده
کي از سگا ميترسه ؟ / حسني سياي مسه
بازارچه چوب کشونه / حسني بزرگشونهLabels: 1
[+] --------------------------------- 
[0]