خيابان جردن تا ميدان ونک و شبي که روشن نبود
"اونقد قشنگم که ميگفتي نيس"
نگاشه که مث طاعون تنتو ميگيره مي آد بالا تا بالا و باز ميره پايين
مي ري به اميد چراغ که خاموش کني و عزاداري بس شه
"چراغو بذا روشن بمونه زنم که نيستي، هستي ؟ "
همينجور وسط اطاق واسادي معطل که بري يا نري ...
" گفته بوديم چند؟"
زير لبي رد ميکني
" 50 "
نيگا مي کنه مي گه
"نمي ارزي ! چن سالته ؟ "
بايد کمش کرد سالاي سخت زندگي رو که چه آروم با ملالت گذشته
سال کمربند بابا رو رد ميکني
سال فريد و که خودشو کشت
سال حاجي رضارو
مرتضا رو
سال زجر اول و
سال زندونو
دود مي آد و همه جارو پر ميکنه
سال بدبختي و گشنگي رو رد مي کني
ميپرسي از خودت چند ؟
چن ساله غريبه که گذشته ؟
سال بچگي مي آد
سال عروسک
" 22 "
صداي خنده مي آد
خوبه که همه مي خندند ...
"خوب امير آقا چه واش کنم برش ميگردوني؟"
صداي خنده مي آد
خوبه که همه مي خندند...
صداي پا مي آد
صداي پاي زنا مي آد
مردا هيچ وخ نميشنفن
صداي پاي زنا مث صداي پاي ابره
اومدنشونو رفتنشونو مردا نميبينن اگه شبي بزنه بارون بگيره / کي مي فهمه از مردا کي شنيده؟/ هيشکي .
کي صداي بارون شبونه رو ميشنفه هيشکي ،
صدا بلند ميشه/ تند ميشه/ جيغ ميشه/ همينجور صدا تو صدا ميشه/ يکي ميگيرتت همه جاتو چنگ ميزنه/ گيساي دختر سيد خدا رو مي کشه
"کثافت تو خونه من جنده مي آري ؟ "
" منيژه به خدايي خدا غلط کردم ، به جون رضامون غلط کردم زندگيمونو به هم نزن نديد بگير جبران ميکنم به خدا جبران ميکنم "
شلوغ مي شه همسايه ها ميريزن
مرداشون نگات مي کنن
نگاشون مث طاعون تنتو ميگيره مي آد بالا تا بالا و باز ميره پايين
زناشون دس مرداشونو سفت ميچسبن
صداي خنده مي آد
خوبه که همه مي خندند ...
" اين جا واسادي که آتيشي رو که سوزوندي تماشاش کني ؟"
تشرت ميزنن که برو
"نگاي مردا پس سرتو داغ ميکنه"
بيرون تو شب تو کوچه شيون بارونه
کسي نميبينه بارون کي اومده کي رفت ...
کاریم داشتی روی اون پرنده رو یکی بزن
[+] --------------------------------- 
[0]